• وبلاگ : انسان، اعجوبه اي در خلقت
  • يادداشت : وزارت خانه ي توپر
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ... 
    پروردگار


    جالب بيد!
    خوشم اومد .... نه مادر خوب مينويسي! انتظاراتم ازتون بالا رفت.....:)
    يعني واقعا بچه هاي امروز به اين چيزا هم فکر ميکنن؟! اينکه فکر ميکنين و تحليل ميکنين احساس خوبي بهم ميده ..... ترس و نگراني که براي شماها دارم رو کمتر ميکنه!
    اميدوارم هميشه فکر کنين و بنوسيد و نحليل کنين:دي

    پ.ن: راستي چرا بنظرت پديده عجيبيه که معلم ها از مهد کودک تا پيش دانشگاهي ميتونن درس بدن؟:)))))) دولت پول نداره اضافه خرج کنه ما رو بهينه کرده ديگه!


    پاسخ

    سلام.مرسي.بالاخره يكي به متن توجه كرد.خيلي دوس دارم بدونم شما كي هستيد؟
    + سمانه 
    به به قدم رنجه كردين بعد 100 سال !!!!!!
    تازه من كه همش شعر نمي نويسم
    اين همه داستان داستان كوفتي اون توه بابا
    با اين حال مرسي بازم سر بزن
    باي ي ي ي ي ي ي ي ي ي


    سلام ، خداقوت و قبول باشه .

    ممنون که سر زديد به سراچه ي درويشي ما در اين دشت مجازي .

    ديد جالبي بود.

    التماس دعا - در اين ايام استجابت دعا -

    + دختردايي ِمعصومه! 
    سلام به سارا خانوم و معصومه خانوم و باقي دوستان و
    بنده همون دختردايي نويسنده اين بلاگ هستم که ذکر خيرمان رفته بود! :دي
    يحتمل شما نظر شخص شخيص من در باره ي کتابِ هم دانش گاهيم ،خانم عرفاني، رو کامل نخونديد!
    در ضمن اين جانب کارم داستان نويسي نيست ، ما چادرمان را مي بنديم به کمرمان و توي کوه و کتل از دکل ها بالا مي ريم تا جناب عالي برق داشته باشي که الان پشت کامپيوترت بنشيني و بتايپي! لکن بنده به عنوان يک مخاطب داستان حق اظهار نظر که دارم! حتا اگر خود نويسنده نباشم
    نويسنده جماعت مي نويسند تا حرفشان را به من و توي مخاطب بگويند، من و توي مخاطب هم انواع و اقسام کتاب ها رو مي تونيم بخونيم و اون رو قبول داشته باشيم يا نداشته باشيم!
    درضمن اگر خيلي مشتاقيد بخانيد نبشته هاي دختر دايي معصومه را ، بنده داستان نمي نويسم ولي يک چيزهايي که معلوم نيست اسمش چيست در اين جا مي نويسم.
    يا علي.
    پاسخ

    سلام.تو نظر منو تو از جنس خدا خووندي؟من تقريبا همين چيزا رو گفتم و كلا درباره ي دختر دايي عزيزم نظر خاصي نداشتم،فقط براي يك مثال بود.
    + سمانه 
    سلام
    از جمله آخرت هيچي نفهميدم
    راستي كم پيدايي
    پيشما بيا!!!!!
    پاسخ

    سلام.تو نظر منو تو از جنس خدا خووندي؟من تقريبا همين چيزا رو گفتم و كلا درباره ي دختر دايي عزيزم نظر خاصي نداشتم،فقط براي يك مثال بود.
    + حامد 

    سلام،

    بالاتر از دبستان اگه اشتباه نكنم بايد راهنمايي باشه.

    + علي 
    من عاشق و فدايي سيدعلي ام.يه بسيجي که همه جوره آماده است.
    پيشنهاد ميدم متن بالا رو با يه متن پر محتوا تر عوض کني
    يه ذره هم به قالب و گرافيک وبت برسي بد نميشه
    موفق باشي
    پاسخ

    اولا سلام.1)چه اهميتي دارد؟ 2)تازه قالب بلاگم را عوض كردم كاش قالب قبلي ام رو مي ديدي. 3)كلا شما چه دقتي داريد.اين همه متن رفتي چسبيدي به قالب و ما فيها؟
    + سارا 
    راستي معصومه خانم، حرف زدن خيلي راحته. ولي کو عمل؟ اگر به قول دختردايي تون، هر کسي مي تونه مثل لبخند مسيح رو بنويسه، يا علي. چرا نمي نويسه؟ به نظرتون چرا ما ادعاهايي مي کنيم که نه پشتش فکر خوابيده نه عمل.
    نمي گم لبخند مسيح عاليه. اصلا. به اشکالاتش هم بعد از شش هفت سال، واقف هستم ديگه. ولي نحوه ي حرف زدن آدمهايي که جز غر زدن کار ديگه اي نمي کنن رو نمي پسندم. منتظرم کتاب هاي دختردايي تون رو که حداقل دو سه تا جايزه ي معتبر گرفتن و از طرف ناشرهاي معتبر به چاپ هاي مجدد رسيدن بخونم.
    پاسخ

    او نمي خواست بگه كه منو هم مي تونم بنويسم بيشتر منظورش موضوع بود نه درون مايه و طرز نگارش و البته شايد هم آن موقع درست به حرفش فكر نكرد ولي من كلا منظورم اين بود كه هر كس ژس از آگاهي مي تواند نظرات مختلفي داشته باشد.
    سلام
    نظراتتون رو در وبلاگ هامون ديدم. اول نتونستم بلاگتون رو باز کنم. اما الان باز شد. يه نکته ي کوچکي رو توي به رنگ پدر گفتم. انشاالله در يک پست مجزا هم در موردش حرف مي زنم.
    موفق باشيد
    پاسخ

    سلام.اصلا فكر نمي كردم كه اين طوري به نظر ها ي بلاگتان توجه كنيد،ممنون. با تشكر از حضورتون.