سلام
از دو هفته پیش یه کارت عروسی برامون آوردند پنجشنبه بود و ما ساک مون و باک ماشین را برای رفتن به شمال(عروسی) پر کرده بودیم.
از دو هفته پیش همش سال سومی ها داشتن بالا و پایین می پریدند و همه فکر می کردن پنجشنبه برنامشون محشر میشه.
از دو هفته پیش همه می گفتند که این پنجشنبه خیلی خوبه جشنواره ی پارسال که خیلی باحال بود.
از دو هفته پیش منتظر بودم که وقت آزمایش خونم برسه که پنجشنبه تعیین شد.
از دو هفته پیش تصمیم گرفته بودیم تمرین والیبال رو پنجشنبه این هفته بذاریم.
از دو هفته پیش قصد کردم هر پنجشنبه بروم حسینیه ی سپه سالار.
چندتا از کارای بالا رو شما می تونید با هم تنظیم کنید؟
مهدی آقا و روشنک جان با کمال تشکر از دعوتتان،عذرخواهی ام را به خاطر عدم حضورم ببخشید.امیدوارم پیوندتان مبارک باشد.
سومی های عزیز واقعا دستتون درد نکنه و ممنون که این قدرجدی کار کردید،در طول برنامه اصلا خسته نشدم.
مسئولین گرام جشنواره عالی بود خیلی انرژی گرفتم .واقعااین فستیوال یکی از اتفاقات از یاد نرفتنی زندگی ام بود و البته از دوستان محترمی که دعوتمان را پذیرفتند و کمکمان کردند نیز متشکرم.
خدا رو شکر بالاخره توانستم بعد از کلاس قرآن عزیز این آزمایش رو هم بدهم.
ورود بچه های جدید را به اعضای تیم تبریک می گویم و امیدوارم بیشتر با هم صمیمی شویم.
آزاده جان ایشالا از دفعه ی بعد با فاطمه سادات با هم می آییم به کلاس خانوم.