سلام
بغل دستی: "چرا این قدر ادبیاتی ها آرامش دارن؟"
آرامششون خیلی عجیبه.ربطی هم به مهربونی نداره.
سلام
سر کامپیوتر نشسته ام. از توی اتاق می آیی مطمئنم که این بار نمازت را خوانده ای.نمی دانم تو هم امروز در نمازت حسی عجیب رو درک کردی یا نه؟حس حضور کسی که خیلی راحت در مسیر دین به جاده خاکی زده. روی کاناپه لم داده و دو تا گوشی گنده تر از آن ها که تا به حال دیده ای در گوشش گذاشته و خیلی شیک داره با موبایلش ور می ره، بهش زل می زنی و البته حق هم داری تا به حال این جور قرتی بازی ها در خانه ی ما سابقه نداشته.الهی من فدای اون دهن وا مونده از این همه بی حیایی و اون کنکاشت بشم.
سلام این به مناسبت 11 سپتامبر است که دو کشور عزیز عراق و افغانستان به بهانه ی این عملیات مورد ظلم مستکبرین و شیطان بزرگ واقع شدند. به امید سربلندی مسلمین.
شماره پرواز هواپیمایی که در روز 11 سپتامبر به برچ های دوقلو اصابت کرد:
NY33Q
و این شماره با فونت Webdings :
NY33Q
و این شماره با فونت Wingdings :
NY33Q
سلام
چشم هام رو به علامت تایید می بندم.
چشم هام رو به علامت تایید می بندم.
(تا نبینمت.)
یه موقعی روزه خور ها سعی می کردن پیش روزه دار ها نگن روزه نداریم ولی حالا باید روزه داره حیا کنن که یه وقت جلوی کسی که داره می خوره نگن روزه ان مبادا . . .
بسم الله الرحمن الرحیم
انقلاب های منطقه، به هم ریختن اوضاع اقتصادی در غرب، اعتصابات و تجمعات گسترده مردم در سرزمین های اشغالی و از همه مهمتر بیداری اسلامی همه و همه باعث شده است که روز قدس امسال رنگ و بویی دیگر داشته باشد.
برادران و خواهرانم باید امسال سنگ تمام بگذارید چراکه صهیونیزم جهانی از بیم بیداری اسلامی شدیدا در حال فعالیت و متوجه نمودن اعراب به ایران اسلامی با عنوان دشمن درجه یک اعراب و مجوسان رافضی است.
تجربه نشان داده است هرگاه فشار کشورهای مسلمان علی الخصوص همسایگان این رژیم جعلی زیاد می شود ، اسرائیل این انرژی و شور را به سمتی دیگر منحرف می گرداند(نمونه اش جنگ عراق با ایران).
چندی است در فضای مجازی و سایبری موج عجیبی علیه ایرانیان به راه افتاده است تا از این روش برای تنفس اسرائیل استفاده نمایند .
همانطور که در پستی دیگر عرض نمودم باید در فضای مجازی با این موج اتحاد شکن در جهان اسلام مقابله نماییم و از آنجاکه بر همگان آشکار است که روز قدس ابتکار ایرانیان است باید به نحو احسن از این یادگار امام خمینی (ره) حسن استفاده نموده و در حالی که اسرائیل در گیر اعتصابات داخلی است علاوه بر محکم نمودن ریشه های پیوند در میان مسلمانان فشاری جهانی را علیه این غده سرطانی وارد نماییم. و فراموش نکنیم اولین روز قدس پس از بیداری اسلامی باید رنگ و بویی متفاوت داشته باشد.
در این راستا موارد زیر پیشنهاد می گردد:
1-تمام عزیزانی که توانایی حضور در فضای سایبری را دارند روز قدس را به موجی خبری حد اقل در جهان اسلام تبدیل نمایند (ثبت صفحاتی به نام روز قدس به زبان انگلیسی و عربی درفیس بوک و اتاقهای گفتگوی مسلمانان و یا هر روش دیگری )
2- به آتش کشیدن پرچم اسرائیل ، امریکا ، ناتو و انگلیس در راهپیمایی ها و در دست داشتن شعار هایی با مضامین وحدت بخش علیه صهیونیزم جهانی
3-به آتش کشیدن نماد آبلیسک در تمام شهر های ایران اسلامی در راهپیمایی روز قدس و پیشنهاد چنین کاری به دیگر مسلمانان برای تبدیل نمودن این کار به یک سنت ضد صهیونیستی در سالهای دیگر (جریان شیطانی صهیونیزم تعصبی عجیب در مورد آبلیسک دارد)
4-از تمام فعالیت های شما عزیزان باید مستندات تصویری تهییه شده و در اسرع وقت در فضای مجازی منتشر گردد لذا خواهش مند است از لحظه سردادن شعار های اسلامی و همچنین وحدت بخش و نیز به آتش کشیدن پرچم ها و نماد هایشان فیلم و عکس تهییه نموده و آنرا در اینترنت به نام شهر خود و همچنین ایران عزیز آپلود نمایید.(برای نمونه کاری کنید نتیجه سرچ کلمه آبلیسک در یوتیوب صد ها فیلم از به اتش کشیدن این نماد شیطانی در تک تک شهر های ایران باشد و یا کسی با سرچ کلمه اسرائیل در چنین سایت هایی نتیجه ای جز کلیپ های ضد صهیونیستی بدست نیاورد ).
تا جمعه فرصت چندانی نداریم فلذا عزیزان در انتشار این مطلب و برنامه ریزی در شهرهایشان برای حضور گسترده در راهپیمایی و هچنین رسانه ای نمودن این امر در فضا های مجازی مانند فیس بوک سعی جدی نمایند.
به امید یک پارچگی امت رسول الله(صلی الله علیه و اله وسلم) و به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که صد البته نزدیک است.
وبلاگ صهیون ستیزی آقای رائفی پور
سلام
چند روز پیش یکی از افراد متدین مردمی در برنامه ای گفتند که این خانم هایی که حجاب نداند ولی نماز و روزه یشان قضا نمی شود، معلوم است که دل های پاکی دارند و انشاالله آن حجاب هم درست می شود.
ما هم دعا می کنیم که اصلاح شود ولی با شنیدن این حرف خیلی دل من شکست این حرف رو کسایی می زنن که می خواهند روی سرکشی هایشان را بپوشانند، حاج آقا با این حرفاتون اونا جذب نمی شن اونا وقتی نماز می خونن و حجاب ندارند همان "تومنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض"اند.چگونه می شه کسی که بنیان بسیاری از خانواده ها رو خراب می کنه ، بتونه دل پاکی داشته باشه.اصلا ملاک پاکی دل چیست؟
این ها فقط یک مقدمه بود.می خواهم راجع به مجله ای حرف بزن که چند روزی می شود به خانه هایمان آمده و اصلا هم از آوردن اسمش ترسی ندارم. "خاتون 1".اولین روزی که دیدمش همین که فهمیدم درباره ی زن و حجاب است خیلی خوشحال شدم و بعد که مجله را تورقی کردم؛ فهمیدم که این هم همان حرف هایی را می زند که آن آقا زد و دلم را شکاند. مجله ی بسیار حوصله سر بری بود؛ به خاطر طویل بودن متون و هم چنین که من می دانستم اصلا نظرم را جلب نخواهد کرد.فکر می کنم که شما هم آن را خوانده باشید و بدانید که چه جوّی را القا می کند؛ آفرین به دختر شطرنج بازی که بین آن همه مرد نشسته و با موهای تا فرق سر بیرون ریخته و دست های تا آرنج پیدا، داره برای کشور افتخار می آفریند و یا چادر و حجاب فقط موقعی که به حج می روی یا به محضر رهبر دعوت می شوی نیاز است، نه جلوی دوربین. رنگ مشکی چادر متکبرانه است و ناصرالدین شاه از مقامات عالیه ی فرنگی، سیاهی را یاد گرفته و البته آقای کلهر هم وظیفه ی خود می داند که این مهم را گوشزد کند(در این باره مصاحبه کند). این مصاحبه حرف های زیادی همراه آورد و برای دفاع، گفتن که آقای کلهر فقط با رنگ مشکی مشکل دارد.اما جنابان عالیه بدانید که ما بر رنگ مشکی پوششمان هم تعصب داریم؛ 1.مشکی بودن کسا ی ما هیچ گونه کراهتی ندارد.2.همه ی مراجع چادر را حجاب برتر می دانند (و من فکر می کنم حجابی که کمترین جذابیت را در ایران دارد همین است).3. از نظر روانشناسان (مثل ماکس لوشر) سیاه، نقطه ی پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیز نیست و نشانگر ترک علاقه و انصراف نهایی است.
جالب است بدانید که این مصاحبه سال پیشانجام گرفته. بله خب معلوم است حاج آقا وقتی شما می آیید و در تلویزیون آن طور از دل پاکی می گویید، بقیه هم جرئت گفتن بدتر از این ها را پیدا می کنند.
به نظرم بهتر است حتما اینجا را بخوانید: نوشته یامین پور (مرا متهم نکنید!یک برخورد بد با یک نشریه بدتر)
سلام
تصمیم گرفتم بنویسم و سعی می کنم که بیشتر به قلمم توجه کنم.البته که قبلا هم گفتم دیگه حال و حوصله ندارم که همه چیز را در بلاگ بنویسم.
وزارت نفت، وزارت خانه ی جالبی است. هم وزرای جالبی دارد و هم ماجراهای جالب تری . . . من هم مثل خیلی ها داستان ها و اتفاقات وزارت نفت را فقط از اخبار می شنوم و زیاد به آن نزدیک نیستم.اما قیافه های توپر این وزارت خانه خبر از سیر و سلوک ایشان در ملکوت دارد...
سرپرست همه فن (ورزشی،نیرویی، نفتی و ...) حریف این وزارت خانه ی توپر از این که دوباره در حیطه ی معلوماتش به جایی رسید، خرسند بود که سرپرستی پیش مرحله ی وزارتش است و او هم وزیری توپر از آب در می آید. . . او در این تفکرات بود که ناگاه از مجلس ندا آمد؛ رئیس جان گفته که به دلت صابون نزنی... فکر کنم گاهی ما هم توپری را با تورم اشتباه می گیریم.
تا به حال دیدی که معلم های دبستان و بلکه بالاتر توانایی درس دادن از اول دبستان تا کجاستان را دارند؟(بالاتر از دبستان کجاست؟؟؟)
بعدا نوشت:چندتا غلط دستوری داشت؟؟؟؟؟؟؟
سلام
در اول که این وبلاگ رو زدم، واقعا هر چی رو که دلم می خواست می نوشتم و خیلی به فکر نوع قلمش نبودم. آن موقع ها و قبل تر از آن بیشتر وبلاگ هایی که دیده بودم برای دوستام بود که علاوه بر قلم بی آرایش، محتوای درست و مفهومی نداشت.از این بابت بود که در اول تند تر مطلب جدید می گذاشتم و فقط به فکر انتقال موضوع بودم. وبلاگ هایی که بعد از زدن این بلاگ پیدا کردم خیلی با قبلی ها متفاوت بود.البته کتاب هایی که خوونده بودم با بلاگ هایی که سر می زدم خیلی فرق داشت و من تصور نمی کردم که آدم هایی هم در وب باشند که آن را هم چون کتاب جدی بگیرند و همواره همه ی جوانب را بسنجند. . .
به خاطر این تفکرات بسیاری از موقعیت ها را از دست دادم و حالا دارم روی تفسیر قرآن (که سعی می کنم تلخیص درستی رویش انجام دهم) کار می کنم .
حالا که به موقعیت های از دست رفته و فاصله گرفتن از موضوع اصلی فکر می کنم، احساس می کنم شاید اگر حرف هایم را هر طوری می زدم، لااقل خودم راحت می شدم (در همین راستا خواهرم به من می گوید :خب چرا روی ورق نمی نویسی؟). حالا که همه چیز گذشته و آن دل خوشی که در اوایل تاسیس بلاگ به دست آورده بودم و حالا از دست دادم، خیلی به نوشتن مانند اول شوق و علاقه ای ندارم.البته خودم دلم خواست که از دستش بدهم .
دقیقا نمی دانم چرا این ها را در بلاگ می گذارم . خب به هر حال که افراد بسی معدود این جا را می خوانند و . . .
پس اگر به فکر قلم نباشم و خالی بشم، مهم نیست . . .
نفهمیدم چه نوشتم . . .
از مجموع روایت مهدویت سه احتمال درباره زن و فرزند ایشان به دست می آید:1-اساسا حضرت ازدواج نکرده است . 2- ازدواج انجام گرفته اما اولاد ندارد.3-ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز می باشد.
اگه گفتین تو کدوم روزنامه بود؟
سلام
فردا می خواهیم برویم مدینه ساعت 10 دقیقه به 9.
امتحان پایان ترم دارم ساعت 7:30.
قرار بود پرواز ساعت 10:30 باشد ولی نشد.
در اول خیلی اصرار داشتم که نروم حج، به دو دلیل کذایی:1.هزینه زیاد می شود. 2.من که یک بار رفتم .بگذار بقیه بروند.
مامان می گفت که شاید تنها در خانه ماندن برایت سخت باشد،حسین می تواند به خوابگاه برود ولی تو اگر هم می توانستی نمی شد بمانی.
می گفتم امتحان های زهرا(دختر دایی) روز بعد از رفتن شما تمام می شود و می آید پیش من یا با هم می رویم خانه ی پدرجون. . .
این حرفا مامان رو به شک انداخت. گفت به مشاورتان بگو;اگر او پذیرفت بمان ولی مشاور عزیزمان با قاطعیت . . .
اصلا این حرف ها را ول کن همین الان مشاور عزیز تلفن کرد و گفت که واست غیبت موجه می زنیم و فردا دیگه نمی خواد بیای بعدا امتحان بده،اشکالی هم نداره . . .
بعد آن همه تکفیر من ، دعای شب رغائب خواهرم مستجاب شد.
همین الان:وسط نوشتن همین پست
